اخیرا کلیپی از سید مهدی فقیه امامی منتشر شده که وی توصیه به شرکت در مجالس عزاداری حتی با احتمال سرایت ویروس کرونا میکند، وی برای توجیه این موضوع به ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع) استناد میکند و این کار را نوعی جانبازی در راه ائمه(ع) میداند.
اما در منابع حدیثی و تاریخی گزارشی از قطع دست برای زیارت امام حسین(ع) وجود ندارد.
در گزارشهای تاریخی آمده است که متوکل قبر امام حسین را تخریب نموده و از زیارت آن حضرت منع میکرد، ولی در هیچ گزارشی شرط کردن قطع دست برای زیارت وجود ندارد.(مروج الذهب، ج۴، ص۵۱)
بر فرض هم که چنین داستانی در گزارشهای تاریخی آمده باشد چون این رفتار مورد تایید امام معصوم نیست، نمیتوان آن را دلیلی بر جواز تحمل آسیب بدنی برای زیارت امام حسین(ع) قرار داد.
حقیقت اینکه حفظ جان حتی مقدم بر اظهار عقاید دینی و انجام همهی مناسک مذهبی است آنگونه در روایت آمده است که حتی میتوان برای حفظ جان به اولیای الهی ناسزاگویی کرد. چنانچه امیرالمومنین(ع) میفرماید: “روزگاری فرا میرسد که شما را به ناسازاگویی به من فرا میخوانند، به من ناسزا گویید که حفظ جانتان در آن است.”(کافی، ج۳، ص۵۵۳)
در الگوسازی دینی نباید به رفتار شیعیان اکتفا کرد، زیرا شیعیان ممکن است از روی شدت محبت، مرتکب رفتارهایی شوند که نه تنها مورد توصیهی دین نیستند، بلکه مذموم نیز هستند.
در رفتارهای دینی باید به محکمات روایی و اصول رفتاری دین پایبند باشیم و با داستان و حکایت و حتی یک روایت خاص از آنها عدول نکنیم.
بیتردید عزاداری محرم را نباید تعطیل کرد ولی برگزاری مراسم سوگواری عاشورا همچون گذشته نه تنها مخالف قواعد دینیای است که حفظ جان افراد را بر انجام مناسک دینی مقدم میدارد، بلکه جان دیگران را نیز به خطر میاندازد و نوعی حقالناس است. بر فرض که حکایت قطع دست شیعیان برای زیارت واقعی باشد و ائمه(ع) نیز آن را تایید کرده باشند، زیارت آن شیعیان، جان دیگران تهدید را نمیکرد و خطری برای امنیت بهداشتی جامعه نداشت.
………………………
>>>منابع و اسناد جعلی اینترنتی
پس از آنکه بنده بیان کردم ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع) هیچ منبع تاریخی و حدیثی ندارد، بعضی با جستجو در اینترنت آدرسهای یک یادداشت اینترنتی را برای من فرستادند که در آن ادعا شده بود که در کتاب مروجالذهب مسعودی چنین مطلبی وجود دارد. نقل قول از مروج الذهب هم از کتابی دیگر اینچنین آمده بود: “مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب مینویسد: خانمی که به قصد ثبت نام زیارت حرم امام حسین (ع) مراجعه کرده بود، دست چپ خود را برای قطع کردن بیرون آورد. مأموران به وی متذکر شدند که بهای زیارت، قطع دست راست است. خانم با نشان دادن دست قطع شدۀ خود گفت: دست راستم را سال گذشته قطع کردید”(خضری، سید احمدرضا. تاریخ خلافت عباسی ، تهران: سمت، 1388) اما نه تنها در مروجالذهب مسعودی چنین داستانی وجود ندارد، بلکه در منبع معاصر ذکر شده نیز اشارهای به این مطلب نشده است و گویا بعضی خواستهاند برای این داستان سندسازی بکنند. جالب اینکه نویسنده این مقاله اینترنتی در اینجا فقط اسم کتابها را میآورد و سخنی از شماره جلد و صفحه نمیکند.
بعضی نیز در مقام پاسخگویی به بنده گفتند: وقتی در تاریخ هست که متوکل شیعیان را از زیارت بازمیداشت و تهدید به قتل میکرد، شما دست قطع کردن را نفی میکنی؟!
در پاسخ باید بگویم:
اولا؛ مطالب تاریخی با قیاس اولویت اثبات نمیشود و مثلا در این واقعه نمیتوان گفت چون متوکل زائران را شهید میکرد پس میتوان میگفت چشم آنها را هم در میآورد یا آنها را مُثله میکرد.
ثانیا بحث بر سر نتیجه گیری است که بعضی از این واقعه دارند، یعنی زیارت همراه با ضرر جانی اختیاری را تجویز میکنند.
ثالثا اصلا خلاف منطق است که متوکل با قطع دست اجازه زیارت بدهد، زیرا اگر اصل زیارت به ضرر متوکل بود، با قطع دست بسیار بیشتر به ضرر او میشد.