امروز بعضی از دوستان مقالهای را با موضوع نقد کتاب «لعنهای نامقدّس» برای بنده فرستادند. این مقاله سال گذشته در یکی از فصلنامههای نقد کتاب با عنوان «روش نادرست و پیشفرضهای کاذب در لعنهای نامقدّس» منتشر شده است. البته از همان عنوان ابتدایی آن مشخص بود که این مقاله نقد کتاب «لعنهای نامقدّس» نیست، بلکه میخواهد ضاله بودن این کتاب را اثبات کند تا بلکه مردم آن را نخرند و نخوانند. از این جهت نویسنده مقاله در ادامه با استخدام الفاظ و تعابیر گوناگون به هجمه علیه محتوای کتاب لعنهای نامقدس و تخریب شخصیت مؤلف آن میپردازد و حتی نسخه هدایتپذیری بنده را نیز این گونه میپیچد: «متأسفانه بنابر برخی شواهد متنی، بعضی از این اشتباهات به نحوی عمدی و با قصد فریب خوانندگان انجام پذیرفته است. این خصیصه نامبارک، حکایت از نقدناپذیری و گردن ننهادن مؤلف به سخن حق دارد»
حقیر که فحشهای رکیک کوچهبازاری بسیاری را به خاطر نوشتن این کتاب شنیدهام، این نیشها و کنایههای به ظاهر علمی را هم کنار آنها تحمل خواهم کرد. اما درباره محتوایی که وی در ردّ کتاب «لعنهای نامقدس» بیان داشته، شاید پاسخ دوباره به همه جزئیات آن از حوصله مخاطبین خارج باشد، از این رو حقیر سعی میکنم تنها نکات مهم را در اینرابطه متعرض شوم.
☄1. محتوای این مقاله را نمیتوان «نقد کتاب» نامید زیرا نقد به معنای «سره از ناسره جدا کردن» و «شناختن محاسن و معایب» است و در نقد باید گزارهها به گونهای ارائه شود که مخاطب بتواند درباره آن اثر به داوری و قضاوت منصفانه بپردازد. این مقاله نه تنها به نقد منصفانه کتاب«لعنهای نامقدس» نپرداخته بلکه گزارههای اصلی آن را هم رد نمیکند. از این رو نمیتوان حتی آن را ردّیهای بر نظریه کتاب «لعنهای نامقدّس» دانست. زیرا در ردّیه نویسی باید مطالب و نظریه اصلی نویسنده آورده و رد شود ولی چنان که خواهیم گفت وی چنین کاری را نکرده است. بله از جهت کلی وی کوشیده است تا به تخریب چهره کتاب بپردازد و این موضوع ارتباطی با نظریه مطرح شده در کتاب ندارد.
☄2. ایشان رأی و نظرهای باطلی را خصوصا در ارتباط با موضوع وحدت اسلامی، به نویسنده و محتوای کتاب نسبت میدهد و سپس با ردّ آنها خود را پیروز میدان تصور میکند. در این راستا وی تلاش فراوانی دارد تا بنده را اهل تسامح و گذشت مذهبی جلوه دهد. این در حالی است که اگر تمام محتوای کتاب مورد توجه قرار گیرد چنین مطلبی هرگز از متن آن استنباط نمیشود. آری با گزینش یک خط یا چند خط از کتاب، فساد و ضالهبودنش، آن گونه که وی در نظر دارد، برهمه مشخص خواهد شد.
به هرحال، همانگونه نباید با نگاه نادرست نسبت به وحدت اسلامی، از آن طرفداری کرد، نباید با نگاهی نادرست، به مخالفت علیه آن برخاست.
☄3. ایشان به بعضی از نظرات و عناوین کتاب در حالی حمله میکند که نظر خویش را در این رابطه کاملا روشن نمیکند. مثلاً وی عنوان کتاب یعنی«لعنهای نامقدس» را عنوانی انتحاری خوانده و از آن به شدت انتقاد میکند. حال سؤال این است که آیا لعنهای علنی که موجب قتل شیعیان و انزجار و رویگردانی دیگر مسلمانان از مکتب تشیع میشوند، مقدس هستند یا نامقدس؟! آیا صرف نام تبری گذاشتن بر چنین لعنهایی برای همیشه عنوانی مقدّس به آنها میدهد؟ پس، ایشان باید مشخص کند که طرفدار لعن علنی است یا نه؟ اگر طرفدار لعن علنی نیست چنین لعنی را مقدس میداند یا نامقدس؟
خود ایشان میداند که در کتاب «لعنهای نامقدّس» با همة لعنها مخالفت نشده است و حتی به لعنهای زیارت عاشورا برای تأیید لعن به صورت دعا استشهاد شده است. متأسفانه ایشان از بحثهای مفصلی که درباره معانی و مصادیق لعن در کتاب صورت گرفته است، چشمپوشی کرده و تنها به گزیدهای از مباحث آن بسنده میکند.
او از هممصداق قرار دادن لعن و دشنامگویی به شدت انتقاد میکند، اما اشارهای به تقسیمبندی لعن در کتاب ندارد. همچنانکه بهتر میبیند استدلالهای نویسنده را دراین باره تنها با «پیشفرضهای کاذب» سست و بیاعتبار جلوه دهد و اشاره مستقیمی به متن آنها نداشته باشد.
☄4. متأسفانه نویسنده گاهی دچار سوء برداشت از متن میشود و آن را وسیله برای تمسخر و نیشخند به مؤلف کتاب قرار میدهد. در اینباره نیز سکوت کرده و قضاوت را به خوانندگان واگذار میکنیم.
به هرحال نویسنده این مقاله شاید با نیتی مقدّس کوشیده باشد تا کتاب «لعنهای نامقدّس» و نویسندهاش را باطل و بیاعتبار جلوه دهد، ولی در این مسیر آنچه را به نویسنده کتاب لعنهای نامقدس منتسب میدارد، خود مرتکب شده است
دنبال چی هستی آقای مسائلی چی میخای؟؟چیرو میخای ثابت کنی؟
دنبال دیده شدن و شهرت پیدا کردن و معروف شدن..همین و بس
چه زیبا طرف مقابلتون رو بدون هیچ مدرکی متهم به شهرت طلبی میکنید
یه سوال چگونه میشه با فحش خوردن مشهور شد؟
همانطور که میبینید ایشون در متن به غیر از دفاع عقلانی از محتوای کتاب که بر اساس مدرک هست از خودشون دفاع نکردن
اونای که نقد کردن سوادشون از شما خیلی بیشتره
چطوری به این نتیجه رسیدید؟
جناب مسائلی جنابعالی برای ترویج تشیع چه کرده اید؟
غیر از خوشحال کردن غیر شیعه
اصرار شما بر مبارزه با اعتقادات شیعه و تفرقه انداختن بین شیعیان چه دلیلی دارد
آیا وحدت بین شیعیان مقدم بر وحدت با اهل سنت نیست؟
در این راستا چه کرده اید؟
چرا همه مخالفین نظر خود ( هرچند دوبرابر سن شما سابقه علمی داشته باشند) را بیسواد ، بی اطلاع و یا دشمن و مزدور میپندارید؟
آیا مشترکات شما با اهل سنت بیش از مشترکاتتان با شیعیان است که لا اقل مثل اهل سنت با اینان برخورد نمیکنید؟
با مطالعه ی سایر نوشته های مولف به خوبی مشاهده خواهید کرد ایشون به دلیل تفرقه اندازی فرقه ی شیرازی با ان مخالف هستن
ایشون خود فرقه رو نقد کردن و به دنبال اتحاد بین همه شیعه ها هستن ولی متاسفانه فرقه ی شیرازی کاری کرده که نشه وحدت بین شیعه بر قرار بشه
به شخصه از فعالیت های خوب شما تشکر می کنم آقای مسائلی عزیز
خدا قوتت بده که شیعه اهل بیتی را معرفی می کنی نه شیعه ساخته دست آقایان شیرازی
کوچولو اینکه کتابت نقد نشده و هیچکدوم از بزرگان نقدی نکردند به خطر اینه که بیسوادی و …
اینکه شما سن رو مبنای قضاوت قرار دادی خودش دلیل محکمی بر اشتباه شما در قضاوت هست
درود بر شما جناب حجت الاسلام مسائلی، در جواب دوستمون مصطفی، ترویج تشیع یعنی ترویج توهمات و روایات مجعول و غیر موثق؟ جناب آقای مسائلی خدمت بسیار ارزنده ای در شناخت تشیع صحیح انجام داده اند و درود خدا بر ایشان، اما برادر من سابقه علمی دلیل بر صحت دلایل یک نفر هیچ موقع نخواهد بود، امام علی(ع) فرمودند: بهترین مردم بعد از امامان هدایت و چراغان تاریکی، علما هستند. بدترین انسانها بعد از شیطان و رهبران ضلالت هم عالمان فاسد که حقایق را کتمان میکنند، هستند.، چه اشکالی داره مشترکات شیعه با اهل سنت زیاد باشه؟ انسان عاقل دنبال راه صحیح و مطلب صحیح میره حتی اگر دشمنش باشه، اهل سنت مثله اینکه فقط در هفته وحدت اونم بصورت صوری برای شما برادر دینی محسوب میشن!!! انسان عاقل طبق قرآن بصورت کلی لعن میکنه اگر خلفا و نمیدونم بعضی از افراد ظالم باشن اونا رو هم شامل میشه، حرف زیاد مصطفی جان تعقل چیزه خوبیه،
کتابت از طرف علما و بزرگان نقد نشده چون عددی نیستی که مراجع بخان برات وقت بذارن و کتابت رو نقد بکنن…
همچنان با توهین ..
چرا بنده هرگز ادب و احترام در موافقان شیرازی ندیدم؟
عجیبه
مثلا حدیث داریم
ادب المرء خیر من ذهبه
سلام .با تشکر از جناب حجت الاسلام مسائلی و دوستانی که نظراتی ارائه نمودند.خوب انسان در نقد هم رعایت ادب را بنماید، در این مسیر مراجعه به سیره اهل بیت نشان می دهد که آنها حتی با دشمنان هم با بی ادبی صحبت نمی کردند که انسان بی ادب اصلا دین ندارد(من لا ادب به لا دین له)
نکته بعد اینکه حرف حق را باید پذیرفت ، معیار حق است ، سن و سال و اینگونه حرفها ، حرفهای جاهلی است، حرف همانهایی است که امام علی را به علت کمی سن کنار گذاشتند.
دیگر اینکه در حال حاضر دامن زدن به اختلافات درون دینی همان خواسته دشمنان است، ما دعوا کنیم آنها سود کلان ببرند،یقینا اهل بیت به این امر راضی نیستند، در پایان باید بدانیم انسان مومن ذاتا از زشتی ها متنفر است و فاسق ذاتا از رحمت خدا دور است و ملعون،، لکن هیچ کجا به ما نگفته اند این تنفر را فریاد بزن به خصوص که این فریاد عامل تنش بین مسلمین و شادی دشمنان شود، کمی فکر کنیم….عادل رمضانی
خدا تورا به همرا ه لعنت شدگان در زیارت عاشورا محشور نماید
نمونه ای از لعن های نا مقدس 😊
جالبه
برام ثابت شد هر لعنی مقدس نیست
مثلا اینکه شیعه ی امام علی (ع) رو به این سادگی لعن کنن