ماجرای قطع دست شیعیان برای زیارت امام حسین(ع)/رب مشهور لا اصل له
سؤال یکی از دوستان:
سلام بر شما
درباره این روایت تاریخی که از منابر به عنوان افتخارات شیعه بیان می شود که “شیعیان برای زنده نگاه داشتن زیارت در دوره ای از تاریخ حاضر به قطع اعضای بدن خود می شدند” توضیح بفرمایید که آیا این روایت معتبر و در صورت اعتبار چقدر این حرکت از نظر اسلام محترم است؟
– مگر نمی توان برای ترس از جان حتی درباره توحید هم تقیه کرد، زیارت که جای خود دارد؟
پاسخ:
سلام علیکم
رُبّ مشهور لا اصل له. در منابع حدیثی و تاریخی گزارشی از قطع دست برای زیارت امام حسین(ع) وجود ندارد.
در گزارشهای تاریخی آمده است که متوکل قبر امام حسین را تخریب نموده و از زیارت آن حضرت منع میکرد، ولی در هیچ گزارشی شرط کردن قطع دست برای زیارت وجود ندارد.(مروج الذهب، ج۴، ص۵۱)
بر فرض هم که چنین داستانی در گزارشهای تاریخی آمده باشد چون این رفتار مورد تایید امام معصوم نیست، نمیتوان آن را دلیلی بر جواز تحمل آسیب بدنی برای زیارت امام حسین(ع) قرار داد.
همانطور که بیان کردید حفظ جان مقدم بر اظهار عقاید دینی و انجام مناسک مذهبی است آنگونه در روایت آمده است که میتوان برای حفظ جان به اولیای الهی ناسزاگویی کرد. چنانچه امیرالمومنین(ع) میفرماید روزگاری فرا میرسد که شما را به ناسازاگویی به من فرا میخوانند، به من ناسزا گویید که حفظ جانتان در آن است.(کافی، ج۳، ص۵۵۳)
در الگوسازی دینی نباید به رفتار شیعیان اکتفا کرد، زیرا شیعیان ممکن است از روی شدت محبت مرتکب رفتارهایی شوند که مورد توصیهی دین نباشد، بلکه شاید مذموم هم باشند. مثلا در روایتی درباره ترک تقیه توسط میثم تمار آمده است: «مَا مُنِعَ مِیثَمٌ رَحِمَهُ اللَّهُ مِنَ التَّقِیَّةِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمَ أَنَّ هَذِهِ الْآیَةَ نَزَلَتْ فِی عَمَّارٍ وَ أَصْحَابِهِ: (إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمان) یعنی: چهچیزی مانع تقیهکردن میثم بود؟ به خدا او میدانست که این آیه دربارۀ عمار و اصحابش نازل شده است: «جز کسىکه مجبور شود و دلش به ایمان محکم باشد.»(كافي، چاپ دارالحديث، ج3، ص557)
هرچند میتوان گفت یاران نزدیک امام علی(ع) مثلِ میثم تَمّار وظیفهای متفاوت از سایر شیعیان داشتهاند، زیرا تبری آنان از امام موجب تزلزل عقیده سایر مردم به آن حضرت میشده است، پس ترک برائت لسانی آنها از امیرمؤمنان(ع) به منزله احیای حق و حفظ اسلام بوده است، درست همانند وظیفهای است که امام حسین(ع) در مقابل خلافت یزید داشت. اما وظیفۀ سایر شیعیان اهتمام به تقیه و حفظ جانشان است. از همین رو شاید هدف روایت بالا که به مذمت عمل میثم تمار میپرازد، تفهیم این موضوع به شیعیان بوده است. علاوهبراین از گزارشها و نقلها اینگونه استنباط میشود که اصحابی همچون میثم تمّار هرچند از امامعلی(ع) در ظاهر تبرّی میجستند، بازهم به شهادت میرسیدند و تقیه برای آنها موضوعیتی نداشته است.
حاصل سخن اینکه در رفتارهای دینی باید به محکمات روایی و اصول رفتاری دین پایبند باشیم و با داستان و حکایت و حتی روایت خاص از آنها عدول نکنیم.
……………………………….
جدیدترین یادداشتها را در کانال تلگرامی دنبال کنید:
telegram.me/azadpajooh
……………………
https://twitter.com/mahdimasaeli
https://www.instagram.com/mahdi_masa
انشا الله با متوکل عباسی محشور باشی…عقیل هاشمی کارشناس وهابی خیلی خیلی از تو باشرف تر و مرد تر هست…اون علنا داره موضع گیری میکنه اما تو کثافت در پوشش روحانیت شیعه داری با اعتقادات مردم بازی میکنی…یعنی از نظر تو هیچ مسئله مهمتری به جز گیر دادن به شعاتر اهل بیت و اعتقادات شیعیان وجود نداره..میدونم مرد نیستی و جرات نداری و تایید نمیکنی…تو یه ادم ترسو و بی شرف هستی که فقط میخای معروف بشی و شهرت پیدا بکنی….
شما رو به نوشیدن یه آب خنک و گوارا (نه سکر) دعوت میکنم.
تف به ذات کثیفت بیاد که انقدر وقیح هستی و علنا میگی در الگو سازی دینی نباید به شیعیان اکتفا کرد….مسائلی تو یه تیکه کثافتی
فقط دفاع از متوکل عباسی نکرده بودی که اون رو هم انجام دادی…تکلیف تو مشخصه..تو یه وهابی هستی که در لباس شیعه این حرفها رو میزنی و در ضمن عقده دیده شدن هم داری
بنده خدا!
چرا فحش میدی؟! اگه می خوای حقیقت کشف بشه با دلیل و مدرک حرف بزن!
پيامي براي “صادق”
با ديدن اظهارات شما متوجه شدم پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) چه خون دلي خوردند تابعضي از اعراب زبون نفهم و وحشي زمان خودشون رو به ايمان دعوت كنند. بنده خدا شما زيادي داغي به اين حالت ميگن تعصب و جهالت!
سلام آقا صادق شما چه آدم بی ادب و بی منطقی هستید!
کمی ادب و تربیت داشته باش!
اگر حرف منطقی نداری پس لااقل بی ادب نباش! این همه بی ادبی و بی تربیتی و فحاشی کردی اما کسی جوابت را نداد دلیلی بر حقانیت تو نیست چون تو اصلا دلیل و سند و دلیل و مدرکی ارائه نکردی هیچ! حتی بی منطقی و توهین هم کردی!